موسسه مدیریت، برنامه ریزی و کنترل پروژه فراهمراهان
مروری بر وضعیت پروژه های هوشمندسازی کسب و کار
وقتی صحبت از تکنولوژی، سرویس ها و ابزارهای هوشمندسازی کسب و کار می شود،
مجموعه ای از سوال ها، ذهن فعالان و البته علاقمندان ورود به حوزه هوشمندسازی کسب و کار را درگیر می کند:
- بهترین ابزارها و سرویس های هوشمندسازی بر اساس معیارهای مختلف کسب و کار کدامند؟
- میزان استقبال سازمان ها از پروژه های هوشمندسازی کسب و کار چقدر است؟
- چه حوزه هایی (Functions ) در سازمان ها بیشتر علاقمند به اجرای پروژه های BI هستند؟
- اهداف سازمان ها از اجرای پروژه های BI چیست؟
- پروژه های BI چه منافعی برای سازمان ها در بر داشته است؟
- کدام وجه از پروژه های BI برای سازمان ها جذاب بوده است؟
- میزان بلوغ سازمان ها در هوشمندی کسب و کارشان در چه سطحی است؟
آقای هوارد درزنر ( Howard Dresner ) که اولین بار اصطلاح کسب و کار هوشمند و یا Business Intelligence را مطرح کرد،
بنیانگذار و مدیر شرکت خدمات مشاوره ای درزنر در حوزه هوشمندسازی کسب و کار و مدیریت عملکرد است.
این شرکت هر ساله گزارش های ارزشمندی مبتنی بر تحقیقات میدانی گسترده در خصوص وضعیت هوشمندسازی کسب و کار تهیه و منتشر می کند.
در گزارش مذکور به سوالات بالا و بسیاری سوالات دیگر پاسخ داده می شود.
در ادامه برخی نتایج بررسی ها در خصوص وضعیت هوشمندسازی کسب و کار در سال 2018 ارائه می شود.
نتیجه منتخب اول شایان توجه است و در شکل (1) نشان داده شده است.
همانظور که مشاهده می شود، بیشترین تقاضای اجرای پروژه های هوشمندسازی کسب و کار به ترتیب توسط مدیران ارشد،
واحد عملیات و پروژه (مدیریت تولید، مدیریت پورتفولیو و پروژه ها و یا دفاتر مدیریت پروژه) و واحد فروش درخواست شده است.
به عبارت بهتر، مدیران ارشد و دیسیپلین های منتخب فوق، بیشتر به اهمیت داده ها و اطلاعات در تصمیم گیری ها و انجام وظایف شان آگاه هستند.
شکل 1- مدیران ارشد و دیسیپلین های عملیات و پروژه و فروش بیشترین تقاضای اجرای پروژه های BI را دارند.
جهت تکمیل بحث، به نتیجه ای از تحقیقات دیگر اشاره می شود. مؤسسه معتبر PM Solutions ،
بیش از دو دهه به جمعآوری دادهها و اطلاعات در خصوص عملکرد و رویکرد مدیران پروژه، مدیریت پروژه و دفاتر مدیریت پرژه در سازمانهای پروژهمحور پرداخته است.
یکی از گزارش های دوسالانه معروف این مرجع، گزارش وضعیت دفاتر مدیریت پروژه در شرکت های معظم پروژه محور است.
در این گزارش ها، به وظایف و همچنین اولویت ها و چالش های دفاتر مدیریت پروژه پرداخته می شود.
در گزارش های سال های 2012 ، 2014 و 2016 ، طراحی و توسعه گزارش های تحلیلی و داشبوردها از وظایف و همچنین از چالش های دفاتر مدیریت پروژه بوده است.
موسسه مدیریت پروژه ( (Project Management Institute ( PMI )
به عنوان حرفه ای ترین مرجع مدیریت پروژه با بیشترین تعداد اعضا سلسله گزارش هایی تحت عنوان Pulse of the Profession منتشر می کند
که در آنها به چالش ها و روندهای مدیریت پروژه اشاره می شود.
یکی از گزارش های این مجموعه در سال 2018 به توسعه مهارت های مدیریت پروژه در عصر دیجیتال برای تحویل موفق پروژه ها ( Developing Digital-Age Project Management Skills to Thrive in Disruptive Times ) پرداخته شده است.
در این گزارش شش مهارت اصلی به شرح زیر شناسایی شده است:
همانطور که ملاحظه می شود، مهارت اول یعنی مهارت مدیریت داده ها و تحلیل داده های خیلی زیاد ( Big Data ) و
مهارت پنجم یعنی قابلیت تصمیم گیری بر اساس داده ها و اطلاعات دقیق، صحیح و بموقع (Ability to Make Data-Driven Decisions )
ناظر بر طراحی و اجرای کارا و اثربخش پروژه های هوشمندسازی کسب و کار در سازمان های پروژه محور است.
نتیجه (2) گزارش گروه درزنر در خصوص مشتریان و دیسیپلین های سازمانی هستند
که پروژه های هوشمندسازی کسب و کار برای آنها طراحی و توسعه یافته اند.
خلاصه بررسی را در شکل (2) می بینید. همانطور که مشاهده می شود،
پروژه های هوشمندسازی کسب و کار در 90% و 80% موارد برای مدیران ارشد و مدیران میانی طراحی و توسعه یافته اند.
( مدیران ارشد و مدیران میانی اولویت های اول و یا دوم بوده اند. )
در ادامه مقاله و بررسی سایر نتایج خواهیم دید که دلیل اصلی برای مشاهده این نتیجه،
تمرکز پروژه های موفق هوشمندسازی کسب و کار بر بهبود فرآیند تصمیم گیری مدیران در سطوح ارشد و میانی بوده است.
نتیجه سوم در شکل شماره (3) نشان داده شده است و نشان دهنده اهداف سازمان های مورد بررسی از اجرای پروژه های هوشمندسازی کسب و کار می باشد.
همانطور که در شکل (3) مشاهده می شود، بهبود کیفیت تصمیم گیری (نتیجه (2) را هم در نظر داشته باشید.)
و افزایش کارایی توام با کاهش هزینه ها و افزایش درآمدها، اهداف سه گانه با اولویت بیشتر در طراحی
و اجرای پروژه های هوشمندسازی کسب و کار در سازمان های مورد پرسش بوده است.
نکته جالب توجه این بوده است که مدیریت بهینه ریسک هدف با اولویت ششم سازمان های مورد پرسش بوده است
که نشان از بلوغ این سازمان ها در حوزه هوشمندی کسب و کار است.
در مجموع هدف گذاری برای طراحی و اجرای پروژه های هوشمندسازی کسب و کار در طی فرآیند برنامه ریزی استراتژیک
از ویژگی های سازمان های بالغ در حوزه Business Intelligence می باشد.
شکل 2- گروه ها و دیسیپلین هایی که پروژه های هوشمندسازی کسب و کار برای آنها طراحی و توسعه داده شده باشند.
شکل 3- اهداف سازمان ها از اجرای پروژه های هوشمندسازی کسب و کار
در ادامه نتیجه فوق، نتیجه چهارم برگرفته از تحقیقات گروه درزنر در خصوص وضعیت هوشمندی کسب و کار در سال 2018
در شکل (4) ارائه شده و دستاوردهای سازمان ها از اجرای پروژه های هوشمندسازی کسب و کار را نشان می دهد.
همانطور که مشاهده می کنید، بهبود کیفیت تصمیم گیری بر مبنای اطلاعات دقیق،
صحیح و به موقع و بهبود کارایی در مصرف منبع و کاهش هزینه ها
دو دستاورد اول حاصله از پروژه های هوشمندسازی کسب و کار هستند
همانطور که هر دو اهداف با اولویت اول و دوم از اجرای پروژه های Business Intelligence نیز بوده اند.
با آنکه بهبود خدمات به مشتریان هدف با اولویت پنجم از طراحی و اجرای پروژه های BI بوده
ولی از نقطه نظر تحقق و موفقیت در دستیابی به این هدف جایگاه سوم را داشته است
و افزایش درآمدها با نرخ تحقق بالا و یا خوب حدود 50% در جایگاه چهارم قرار گرفته است
با اینکه هدف با اولویت سوم در اجرای پروژه های هوشمندسازی کسب و کار بوده است.
شکل 4- مقایسه دستاوردهای حاصل از اجرای پروژه های هوشمندسازی کسب و کار
نتیجه منتخب پنجم از گزارش وضعیت هوشمندسازی کسب و کارها در سال 2018 بسیار جالب است.
این نتیجه در شکل شماره (5) نشان داده شده است.
شکل 5- تکنولوژی ها، روش ها و ابزارهای هوشمندسازی کسب و کار به کارگرفته شده/ انتخاب شده توسط سازمان ها
همانطور که در شکل 5 مشاهده می کنید، در حدود 95% سازمان های مورد بررسی،
طراحی و توسعه داشبوردها و گزارش های تحلیلی در خلال پروژه های هوشمندسازی کسب و کار را حیاتی،
بسیار مهم و یا مهم شناسایی کرده اند.
به عبارت بهتر هنگامی که صحبت از پروژه هوشمندسازی کسب و کار و اجرای آن در سازمان های مورد بررسی به میان آمده است
حدود 95% سازمان ها ترجیح داده اند اطلاعات دقیق، صحیح و بموقع را در شکل داشبوردها برای شناسایی مسایل بالقوه
و بالفعل و گزارش های تحلیلی برای بررسی دلایل بروز مسایل داشته باشند.
همچنین حدود 90% سازمان های مورد بررسی، خواهان دستیابی کاربران کسب و کار به داده ها،
جمع بندی داده ها و آنالیز داده ها توسط خود کاربران کسب و کار جهت پشتیبانی از انجام وظایف و تصمیم سازی و تصمیم گیری بوده اند.
نکته جالب توجه آن است که Microsoft Power BI یک ابزار Self Service BI است.
به عبارت بهتر، امکان دریافت و اصلاح و مدلسازی داده ها و توسعه گزارش ها و داشبوردها و به اشتراک گذاری را
در سطح حرفه ای در اختیار کاربران بدون نیاز به دانش خاص در حوزه سیستم های مدیریت بانک های اطلاعاتی و یا نرم افزار می گذارد.
این موضوع سبب شده تا روند بکارگیری آن توسط طیف وسیعی از کاربران در حوزه های مختلف با شتاب بالایی رو به رشد باشد.
همچنین Microsoft Power BI بین داشبوردها و گزارش های تحلیلی و کارکرد هریک به درستی تفاوت قایل شده
و سبب کاربری درست آن توسط مدیران در سطوح مختلف و آنالیست ها شده است.
همانطور که مشاهده می شود تکنولوژی هایی همچون تجزیه و تحلیل ویدیویی ( Video Analytics )
و اینترنت اشیا (Internet of Things ( IoT ) ) در جایگاه های آخر نمودار شماره (5) قرار دارند.
نتیجه منتخب آخر در خصوص نرخ موفقیت پروژه های هوشمندسازی کسب و کار از سال 2015 تا 2018 است.
این نتیجه مهم در شکل شماره (6) نشان داده شده است.
همانطور که مشاهده می شود نرخ موفقیت شامل موفقیت کامل و موفقیت نسبی طی سال های 2015 تا 2018 تقریباً یکسان و بین 80% و 90% بوده است.
نکته مهم در این نتیجه گیری تعریف موفقیت پروژه های هوشمندی سازی کسب و کار است.
شکل 6- نرخ موفقیت پروژه های هوشمندسازی کسب و کار
منابع:
- Wisdom of Crowds; Business Intelligence Market Study; 2018 Edition, Dresner Advisory Services, LLC, (2018)
- The Project Manager of The Future; Developing Digital-Age Project Management Skills to Thrive in Disruptive Times, PMI’s Pulse of the Profession, (2018)
- The State of the Project Management Office (PMO) 2016, Project Management Solutions, Inc., (2016)